تاريخچه شيطان پرستي

تاريخچه شيطان پرستي

مفهوم شناسی

شيطان از ماده “شطن” گرفته شده، و “شاطن” به معناى “خبيث و پست” آمده است، و شيطان به موجود رانده شده، سركش و متمرد اطلاق مى شود و به معنى روح شرير و دور از حق ، نيز آمده است. ”شيطان” اسم عام (اسم جنس) است ، در حالى كه ابليس” اسم خاص (عَلَم) مى باشد، و به عبارت ديگر شيطان به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش، خواه انسانى يا غير انسانى مى گويند، و نام ابليس در باورهاي اسلامي شيطان, به معناي كسي كه آدم را فريب داده است.

شيطان در غالب تمدن ها و ملت ها به موجود موذى و وسوسه کننده به شر و بدي ها گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بيزار و بر كنار بوده و همواره در صدد است از راه القا و نيرنگ و وسوسه مردم را به جان هم اندازد و لذا مدام در صدد آزار ديگران است ، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دو دستگى نمايد، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد. اما ابليس کلمه يا موجود مستقل ديگر نيست که جدا از شيطان باشد. کلمه اي من درآوردي است و همان شيطان است. شيطان معانى مختلفى دارد، كه يكى از مصداق هاى روشن آن دعوت انسان به خودخواهي و خودپرستي و ظلم و قتل و آزار و تجاوز به حقوق ديگران و نفي حقوق ديگران و استبداد و  خودرأيي و… است و مصداق ديگر آن انسان‌هاى تبهکار و منحرف كننده است.

بنابراین شیطان پرستی، به معنی پرستش شیطان به عنوان قدرتی فوق العاده قوي و بسیار قوي تر و مؤثرتر از نیروهاي خوب دنیوي همچون خداست. در شیطان پرستی، شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روي زمین، قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان، مورد توجه وپرستش قرار دارد و این دنیایی را که به عنوان دوزخ برشمرده می شود، قانونمند می کند. در شیطان پرستی، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت تاریکی و قدرت مطلق از نیروها و اجنه و روح هاي پلید و شیطانی نیز براي رسیدن به اهداف خود استفاده می شود؛ و در نهایت معناي شیطان پرستی؛ پرستش قدرت پلیدي است.

تاریخچه شیطان پرستی

شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن ۱۶ – ۱۵ ميلادي بدانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد. البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق مي‌کند که شيطان پرستي در نواحي آمريکاي لاتين، آمريکاي جنوبي و آفريقاي مرکزي به قرن ها قبل از ميلاد مسيح بر مي ‌گردد و قبايلي که آثاري از آنها باقي مانده است اين احاديث را تصديق مي‌ کنند. در اکتشافات به دست آمده در آمريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را پرستش مي‌ کردند و حتي قرباني هايي را از انسان به شيطان هديه مي ‌کردند که مکان هاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسان ها (که در آنها بيشتر زنان به چشم مي ‌خورند) است. در آفريقاي مرکزي و در دشت ها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله “اوکاچا” مي ‌باشد، شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده آن و خداي خشم و نفرت پرستش مي ‌شد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء مي‌ شد. ذکر اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسان ها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.

تاريخچه شيطان پرستي به سال هاي بسيار دور بر مي ‌گردد که بعدها اين آئين و سنت به صورت هاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. البته شيطان پرستي در زمان پيدايش زبان و خط و زمان مادها، سومريان، بابليان و … نيز ادامه داشت تا در قرون ۱۴ -۱۵ ميلادي شيطان پرستي نوين به وجود آمد.

1. شيطان پرستي قديمي

 شيطان پرستي قديمي شيطان پرستي اي است که به قرون وسطي بر مي ‌گردد،؛ با اينکه همانطور که در بالا  اشاره شد شيطان پرستي به قبل از ميلاد مسيح برمي‌ گردد اما اصولا شيطان پرستي قديمي را مربوط به قرون وسطي مي‌ دانند. موضوعي که امروزه درباره شيطان پرستي قديمي وجود دارد و در برخي کتاب ها ديده مي ‌شود به اين مطلب برمي‌ گردد که اصولا شيطان را کليسا به وجود آورد تا تمام بدي ها و پليدي ها را به آن نسبت دهد تا به نوعي هم خدمتي به بشريت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نيز که در قرون وسطي از قدرت زيادي برخوردار بودند با عنوان جادوگران سياه به عنوان پيروان شيطان معرفي کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند. البته اين يک نظريه اي است که آنچنان که بايد و شايد نمي‌ تواند قدرت داشته باشد و انسان را حداقل از لحاظ فکري ارضا کند. زيرا قبل از مسيحيت و در زمانهاي حضرت ابراهيم و حضرت موسي و حتي بسيار قبل از آنها شيطان پرستي وجود داشته و چيزي به عنوان شيطان مسلماً وجود دارد زيرا اگر وجود نداشت هيچ گاه آدم و حوا به زمين سقوط نمي ‌کردند! پس نظريه فوق را مي ‌توان نظريه اي مغرضانه نسبت به مسيحيت و کليسا خواند.

شيطان پرستي قديمي از لحاظ معني و از لحاظ اعمال انجام شده مسلما با شيطان پرستي کنوني بسيار تفاوت دارد. شايد بتوان گفت چيزي که به عنوان شيطان پرستي امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شيطان پرستي قديمي يا قرون وسطايي است؛ که اين شيطان پرستي به طور کلي محکوم شده است و شيطان پرستي جديد با آن به مبارزه برخواسته است. اما خوب هنوز عده زيادي آن را قبول دارند و به آن احترام مي‌گذارند و قوانين آن را اجرا مي‌ کنند. شيطان پرستي قديمي استفاده از کمک شيطان در کارهاي زيان آور و کمک به برخي پادشاهان در جنگ ها بوده است و حتي همسر پادشاه فرانسه در قرن ۱۳ ميلادي براي نجات شوهر خود از مرگ مراسم شيطان پرستي قرون وسطايي را انجام داد. شيطان پرستي قديمي اعتقاد دارد که شيطان وجود دارد و قدرت او عظيم ترين قدرت بر روي جهان است. اصل شهوت راني و ارضاي جنسي اصل لاينفک اين مراسم است. شيطان پرستي قديمي مخالف با مسيحيت و کليسا است و دقيقا در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام مي ‌دهد. آنها به مسيحيت و کليسا اعتقادي ندارند و آنها را عامل بدبختي مردم مي‌ دانند. آنها مي‌گويند مسيح پيامبري بود که بايد زمين را آباد مي ‌کرد و مردم را به راه راست مي‌ برد اما تنها کاري که انجيل انجام داده دروغگويي و رواج بدي در جامعه است ! آنها قرباني انسان را امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان مي‌ دانند و در اين ميان دختر بچه ها بهترين قرباني براي شيطان هستند.

2. شيطان پرستي جدید

شيطان پرستي جديد در انگلستان به وجود آمد و البته زياد نيز تعجب برانگيز نيست زيرا انگليس يکي از کشورهايي است که جادوگراني بسياري را داشته است و البته وجود اهالي باستاني آسياي مياني و خاورميانه و همچنين اهالي يونان باستان در انگليس ثابت شده است زيرا از اکتشافات به دست آمده در برخي محل هاي برگزاري مراسم شيطان پرستي و جادوگري در انگليس نظير محل استون هنج آثاري از تمدن ايران و يونان پيدا شده است و همچنين در کتب شيطان پرستي و جادوگري کلمات عبري، يوناني و فارسي ( البته هيچکدام نه به صورت کنوني ) وجود دارد. شيطان پرستي جديد بر خلاف شيطان پرستي قديمي اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد بلکه شيطان پرستي جديد شيطان را در طبيعت و در وجود هر انساني مي‌داند و اين باطن هر کسي است که شيطان در آن وجود دارد. مراسم شيطان پرستي جديد مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا مي ‌شود. آنها جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه که وجود دارد مديون آلت تناسلي آدميست و ديگر اينکه انسان بايد کاملترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. آنها معتقدند به زندگي پس از مرگ و آن اينکه بعد از مرگ روح کساني که در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده اند به اين دنيا بر مي‌ گردد و لذت جنسي خود را کامل مي ‌کند. در مراسم شيطان پرستي جديد مخلوطي از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روي حاضرين پاشيده مي‌ شود و البته در شيطان پرستي جديد اعتقادي به قرباني کردن انسان و حتي حيوان وجود ندارد.

شیطان پرستی در قرن 16

شيطان گرايي مدرن از نيمه قرن شانزده آغاز شد. «كاترين دومديچي» از خانواده بزرگ يهودي و دختر «لورنز» جادوگر بزرگ، همسر هنري دوم پادشا فرانسه بود. بعد از مرگ همسرش مراسم بلك مس (Black mass) را در بين اشراف و درباريان فرانسه بنيان گذاشت. اين مراسم از روي مدل آيين هاي جادويي باروري باستاني و بدوي و گردهم آيين هاي جادوگران در قرون وسطا بازسازي شد و در مدت كوتاهي به دربار ساير كشورهاي اروپا از جمله انگلستان، آلمان و اتريش راه يافت. پس از مدتي كودكان ناخواسته اي كه پدرانشان معلوم نبود و مادران آنها را نمي خواستند، به وجود آمدند. در اينجا بود كه با ابتكار «كاترين دِشي» با نام مستعار «لاوازين» مراسم اتاق درخشان طراحي شد و آيين شيطان پرستي را تكميل كرد. اين مراسم باز توليد آيين قرباني انسان بدوي بود. اتاق درخشان كاملاً سياه پوش و تنها منبع روشنايي آن شمع بود. در اين اتاق نوزادان ناخواسته قرباني مي شدند و خونشان به شيطان تقديم مي شد. پس از مدتي اين قضيه لو رفت و عده اي بازداشت و مجازات شدند، اما هنگامي كه پاي شخصيت هاي بلند پايه به پرونده كشيده شد، مقامات دستور توقف پيگيري را صادر كردند و اين مراسم به طور مخفيانه و محرمانه ادامه پيدا كرد.

شیطان پرستی در قرون 17 و 18
اين آيين ها در طول قرن هاي 17 و 18 در قالب گروه هاي سري كه توسط اشراف ايجاد و رهبري مي شد، ادامه يافت، گروه هايي نظير ژرمن باكسن، پسران نيمه شب، موهاكسها و نفرين شدگان. بعضي از اين گروه ها مثل «انجمن آتش دوزخ» بسيار گسترده بوده و شاخه هاي متعدد داشتند. سرانجام اين گروه ها به شكل گيري انجمن هاي فراماسونري در انگلستان و فرانسه و از جمع آنها «گراند لژها» ايجاد شد و سپس در تمام اروپا و آمريكا و به تدريج در تمام دنيا رخنه كرد.

شیطان پرستی در قرن 19
در قرن نوزدهم براي جا انداختن و مقبوليت شيطان پرستي كوشش هايي صورت گرفت. «ديانا وگان» در كتابي با نام «اعترافات داستان زنان» شيطان پرستي را مطرح كرد كه در كل اروپا محافلي را اداره مي كردند و مردان را در مراسم خود مي پذيرفتند. او نقل مي كند كه چگونه در اين گروه ها و محافل براي پرستش شيطان دست به اعمال غير انساني زده و در انتظار روزي بودند كه اصول اخلاقي مقبول جامعه را بر اندازند. البته بعداً معلوم شد كه اين داستان دروغ بوده ولي براي معرفي و ترويج شيطان پرستي و سنجش اقبال مردم به آن نقش موثري داشت.

شیطان پرستی در قرن 20
در آغاز قرن بيستم چهره برجسته و رسواي شيطان پرستي دانشمندي به نام «آليستركرولي» است. او تحقيقاتش را درباره حقيقت بشر و اعمال شيطاني در سال 1898  هنگام پيوستن به گروه «هرمتيك اوردر» آغاز كرد. سپس به جامعه جادوگران انگليسي زبان ملحق شد كه اعضايي مثل «دبليو. بييتس»، «آرتور مكن» و «ديون فورچون» داشت. بعدها به طور شخصي اعمال شيطاني بي سابقه اي را ابداع كرد و طرفداراني به دورش گرد آمدند و انجمن «شيطان براي شيطان» را به رهبري كرولي تشكيل دادند. اين امر باعث شد كه پايگاهي دائمي در جزيره چفالو واقع در سيسيل داير كند و نام آن را صومعه تلهما (Telema Abbey of) بگذارد. او در سال 1947 از دنيا رفت و در مراسم تدفينش بلاك مس اجرا شد. در همين سال ها دكتر «جرالد بروسوگاردنر» كه از اعضاي گروه «سپيده طلايي» بود، مطالعات گسترده اي را درباره آيين هاي بدوي و مذاهب باستاني انجام داد و روي انديشه هاي كرولي بسيار مطالعه كرد تا اينكه در جزيره «مَن» در انگلستان و در آسيابي قديمي موزه جادوگري داير نمود.

جريانات اصلي شيطان پرستي در جهان

1. سيتنيسم(satenism)

سيتنيسم همان شيطان‌گرايي لاوايي است و با سرکردگي «آنتوان ساندور لاوي» شناخته مي‌شود، او کليساي شيطان را در 1966 تأسيس و خود را جانشين كرولي و پاپ کليساي شيطان معرفي کرد و در سال 1969 انجيل شيطان را منتشر کرد، اين گروه معتقدند که موجودي به نام شيطان وجود خارجي و عيني ندارد و شيطان فقط نماد هوا و هوس، آرزوها و لذت‌طلبي است.آنتوان لاوی در 11 آوریل 1930 در شهر شیكاگو متولد شد. چندی بعد همراه خانواده اش به سانفرانسیسكو رفت و تا زمان مرگش در همانجا ساكن بود. شخصیتی بسیار ناسازگار و ناهموار داشت. در 17 سالگی مدرسه را ترك كرد و در سیركی مشغول به كار شد پس از آن به موسیقی روی آورد و موفقیت های چشم گیری در این زمینه به دست آورد.
در سال 1950 در دایره جنایی پلیس آمریكا به عنوان عكاس جنایی مشغول به كار شد. این حرفه در روحیه وی تاثیر بسیاری داشت. سال 1952 با كارول لنسیگ ( Carole Lansing  ) ازدواج كرد. نتیجه این ازدواج كلارا لاوی بود. اما چندی بعد دل در گرو مهر زنی به نام داین هگارتی داده و عاشق و دلباخته او شد پس در سال 1960 از همسر خود جدا شده و هر چند با داین هگارتی ازدواج نكرد اما روابط نامشروع او با این زن به تولد دومین دختر او در سال 1964 انجامید .لاوی در شب های جمعه محفلی تشكیل داده بود به نام دایره اسرار آمیز و به سخنرانی های سری خود در باره نیروهای اهریمنی می پرداخت، در همین محفل نیز شخصی به وی پیشنهاد تاسیس آئینی جدید را داد و در پی آن در یكی از این مجالس در 30 آوریل1966  لاوی با سری تراشیده در جمع حاضر شده و خود را بنیان گذار كلیسای شیطان معرفی كرد. ( The Satanic Bible. P30)  در سال 1969 نیز كتاب انجیل شیطان او چاپ شد و  در سال 1972 نیز كتاب " آئین شیطان پرستی" وی منتشر شد. كه در آن به جزئیات آئین و رسوم شیطان پرستی از جمله مراسم عشاء شیطانی با نام Black Mass پرداخته بود .
در اواسط سال 1980 از داین هگارتی نیز جدا شده و آخرین معشوقه وی بلانچ بارتون (Blanche Barton ) بود كه نتیجه روابط آنان تنها پسر لاوی (سیتن سركیس كرنكی لاوی) می باشد. در تاریخ 29 اكتبر 1997 در بیمارستان سنت ماری سانفرانسیسكو بر اثر تورم ریه درگذشت. در تدفین شیطانی او جسدش سوزانده شد، خاكسترش نیز دفن نشد؛ بلكه با این فرض كه قدرتی فوق العاده دارد بین وارثانش تقسیم شد تا در آئین شیطان پرستی مورد استفاده قرار گیرد.


 2. شاخه ستانيسم(setians)

اين شاخه از سوي مايکل اکينو، دوست آنوان لاوي، پايه‌ريزي شد، او متولد ۱۸ اکتبر ۱۹۴۶ می باشد. وی «معبد سیت» (سازمان جدا شده از کلیسای شیطان) را در سانفرانسيسکو سال 1975میلادی، با نگاهي متفاوت از لاوي نسبت به وجود شيطان بنا نهاد. مايکل آکينو بر خلاف لاوي قائل به وجود خارجي شيطان و قدرت شگرف شيطان در تدبير جهان هستي بود، اکينو براي تسلط خارجي شيطان بر هستي و زمينه‌سازي براي اين تسلط، مسير خود را از لاوي جدا کرد و در مقابل «کليساي شيطان» لاوي، «معبد ست» را تأسيس کرد.

نتیجه گیری

می‌توان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد. در زمان‌های قدیم انسان‌ها در برابر هر چیزی که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسلیم می‌‌شدند و سجده می‌‌کردند. بنابراین تاریخچه شیطان پرستی به سالهای بسیار دور بر می‌گردد که بعدها این آیین و سنت به صورت های دیگر نمود پیدا کرد که چیزهایی از گذشته چه با تحریف و چه بدون تحریف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. مبانی شیطان پرستی مبتنی بر اومانیسم و لیبرالیسم است، امروزه رواج شیطان‌پرستی نشان می ‌دهد در ایران گرایش‌های ناخواسته به شیطان‌پرستی وجود دارد، اما طبق اعتقادات شیطان‌پرستی، شیطان را به عنوان معبود نمی‌پرستند و بیشتر از سمبل‌های آن استفاده می‌کنند و اعتقادی به اصل آن ندارند.  

______________________________

    منابع

1. سخنرانی دکتر حسین عباسی با عنوان"شیطان شناسی مدرن و عینیت یافتن شیطان در قرن ۲۱.

2. تفسير نمونه، جلد 1.

3. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸.

4. سایت جامعه شناسی ایران :جامعه شناسی شیطان پرستی، مریم سعادتی.

5. نقدي بر انواع و گروه‌هاي شيطان پرستي، کيوان معمر ، پاييز 84 - دانشگاه علم و صنعت ايران.

6. کليساي شيطان، باقر طالبي، نشريه معارف ، بهمن 82 ، شماره 17.

7. برنا نیوز

8. خبرگزاری مهر

9. ماهنامه موعود شماره 123

10. ویکیپدیا

11. http://feramasonery.blogfa.com 

 12. http://old.mouood.org/content/view

13.http://www.farsnews.com

14. Nasour.net

15.http://www.rasekhoon.net



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهدي هستم
تاریخ : چهار شنبه 25 تير 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: